من پیشنهاد می کنم ملت با حوصله این موارد را تجربه کنند :
اول : ایرانی ها لطفا روزی یک بار(یا دست کم یک روز
در میان) حمام بروند.
دوم ی بین شلوار و جوراب دختری در آن طرف
خیابان به داشبورد
جلوی چشمشان نگاه کنند و س: ایرانی ها
قبل از پرتاب فحش
به بیرون ، دهانشان را ببندند و تا بیست بشمرند.
بخصوص وقتی توی خیابان و جلوی دیگران هستند.
سوم : هر خانوادهی ایرانی هر روز یک روزنامه بگیرد
، اگر شده یالثارات!
چهارم : هر فرد ایرانی تعهد کند که هر ماه یک کتاب تازه بخواند …
حتی خلاصه مبانی لوله کشی عمومی!
پنجم : رانندگان به جای فاصله رعت از پنجاه کیلومتر
در هیچ شرایطی تجاوز نکند.
ششم : همه به خودشان تلقین کنند که این
کسی که می خواهیم کلاهش را برداریم
تا شب برای عزیزمانهدیه ببریم ، خودش
عزیزِ یک نفرِ دیگر است.
هفتم : بفهمیم که زرنگی ضایع کردن حق
دیگران نیست بلکه با رعایت
حقوق دیگران رسیدن به حقوق خودمان است .
هشتم : بفهمیم که اگر صاحب یک بوتیک
هستیم شغل ما بوتیک دار است یا اگر راننده
تاکسی هستیم شغل ما راننده است
. نه اینکه همه دزد و کلاهبردار باشیم و
از شغلمان فقط برای راهی به رسیدن به
کلاهبرداری استفاده کنیم . به شغلمان
احتراما بگذاریم و بگذاریم دزدی فقط برای کسی
باشد که شغلش فقط دزدی است.
نهم : یادبگیریم عشق و رابطه و آشنایی هم بازی
برد و باخت و فتح قلمرو دیگران نیست.
دهم : مردها تمرین کنند که رد عبور زنی را با نگاه شخم
نزنند و زنان تمرین کنند که جواب سلام مردان را با
خونسردی و لبخند بدهند چون به معنای … نیست.
یازدهم : ورزشکاران ما بعد از باخت به رقیب تبریک
بگویند و دهانشان را تا نیم ساعت بعد از
هر باخت یا برد ببندند.
یازدهم : دوایرانیها به جای تمسخر شکل ظاهری سیاستمداران ،
فکر کنند که ایراد واقعی کار آن شخص در کجاست.
دوازدهم: کسانیکه علاقمند به نمایشگاه کتابند برای (کتاب) بروند.
به خیابان فرشته می روند برای (عبور) از خیابان فرشته باشد
یازدهم : دوایرانیها به جای تمسخر شکل ظاهری سیاستمداران ،
فکر کنند که ایراد واقعی کار آن شخص در کجاست.
دوازدهم: کسانیکه علاقمند به نمایشگاه کتابند برای (کتاب) بروند.
به خیابان فرشته می روند برای (عبور) از خیابان فرشته باشد
. در کل به هر قبرستانی می روند برای خاطر (همان قبرستان) باشد.
چهاردهم : این آخری از همه سختتر است و اینکه دروغ نگوییم
. همانطور که فکر می کنیم عمل کنیم . فراموش نکنیم ریا
که اکنون عادت و عرف جامعه شده است درواقع یک بیماری اجتماعی است.
عزیزان کسی که این مطالب را نوشته است شاید خود نیز
دچار این مشکلات است. همه ما در رفتارمان مشکلاتی داریم.
ولی باید بپذیریم ایران ما در حال سقوط فرهنگی است.
نقش اصلی را خودمان در این جایگاه ایفا می کنیم.
چرا مثلا اگر هر کدام از ما فقط برای یک ماه به خارج از
کشور برویم (برای مثال به سوئد!!!) رفتارمان
تغییر می کند ؟ خوب می شویم
نوبت را رعایت میکنیم! با جنبه می شویم !
فکرو نگاهمان عوض
می شود و بدون رو در بایستی بگویم : آدم می شویم!( هر چند برای 1 ماه!!!!)
بپذیریم ایران می تواند همچون گذشته بهترین باشد.
ایران و ایرانی لیاقت این بهترین بودن را دارد.
بپذیریم برای اینکه ایران خوب شود باید
تغییر کنیم تا بهترین باشیم.
نویسنده : نسرین » ساعت 12:30 صبح روز شنبه 90 اردیبهشت 3